150 نفر از بچههاي سپاه و بسيج بعد از شنيدن دستور عبور از ميدان مين داوطلب شدند تا روي مين ها «قلت» بزنند. با اين كار معبري باز مي شد براي عبور ديگران از آنجا (من در سنگر فرماندهي بودم كه فرماندهان اصلي آنجا بودند، از قبل پنهان شده بودم تا آنها مرا نبينند. اما صدايشان را ميشنيدم)