از ياران و فرزندانم،كسى جز اين كودك نمانده است.نمى بينيد كه چگونه از تشنگى بى تاب است؟اگر به من رحم نمی کنید , به این طفل رحم کنید» . امام در حال گفتگو بود كه تيرى از كمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم على اصغر را دريد. امام حسين«ع» خون گل وى او را گرفت و به آسمان پاشيد.