شمع و پروانه, نویسنده: مرضیه قلی پور,شب شد و تاریکی محض همه جا را فرا گرفت. شب غرق در سکوت بود. پروانه به دنبال سرپناهی میگشت تا از خوف شب در امان بماند. هر طرف میرفت به در بسته می
آخرین خبر های برگزیده و منتخب سیاسی، ورزشی، اقتصادی، حوادث و ویدئو های جذاب را از دست ندهید؛ اخبار فوری، مهم و داغ ایران و جهان در برگزیده آخرین خبر
آن شمع که پروانه صفت بال و پرم سوخت هرگاه که در خاطرم آید جگرم سوخت جز صورت او در نظرم هیچ نیاید کز یک نگه آن مه، دو جهان در نظرم سوخت از غیرت اغیار چراغ دل و جان مرد کرد از رخ خود زنده و غیرت دگرم سوخت ای شمع شب افروز که ماندی ز نظر دور باز آی که بی روی تو آه سحرم سوخت در جان منی هجر و وصالم چه تفاوت مشتاقی حرف لب همچون شکرم سوخت من بودم و چشمی تر از ایام و لبی خشک
رایگان ثبت نام کنید و اولین نفری باشید که از پست های جدید مطلع می شوید.