داستان کار خوبه خدا درست کنه و گدای متملق گفت: بله دست شما درد نکنه وزیر شما قبل از اینکه شما مرغ را بفرستید بوقلمونی آوردند و من خوردم چون من سیر بودم مرغ را به رفیقم دادم و دیگر خبری هم از رفیقم ندارم .
با زبانی سرخ همچنان سری سبز دارم
رایگان ثبت نام کنید و اولین نفری باشید که از پست های جدید مطلع می شوید.