عاشقش بودم و عاشقم بود. حسین بدقولی کرد رفت. قرار بود همه جا با هم باشیم و همه جا با هم برویم. من رفیق نیمهراه نبودم؛ او رفیق نیمه راه شد. من تا دقیقه نود زندگی را با او رفتم. حسین عشقی بالاتر از من پیدا کرد.
همان ابتدای ورود چشمم به حجله شهید میافتد؛ حجلهای در سمت راست حیاط خانه. این حجله شمهای از زندگی شهید را روایت میکند.
جدیدترین اخبار، تصاویر و فیلمها از دانشجویان و دانشگاههای سراسر کشور
رایگان ثبت نام کنید و اولین نفری باشید که از پست های جدید مطلع می شوید.