در راهپیمایی باشکوه مونترالیها در شنبه، ۲۲ اکتبر، هر کس از هر طریقی که میتوانست تلاش داشت تا همبستگی، خشم، عشق و حضور خود را نشان دهد. یکی شعارها را فریاد میزد، دیگری پرچمش را به شدت تکان میداد، یکی دیگر کالسکهی نوزادش را هل میداد و رضا آذرپور، یکی از اعضای دگرباش کامیونیتی ایرانی در مونترال هم یک گلدان سفید آغشته به خون را بر سر دست گرفته بود که در آن نهال لیمویی خودنمایی میکرد. این حرکت ساده که در آخرین صحنههای گزارش ویدئوی منتشر شده توسط مداد از راهپیمایی ۲۲ اکتبر مونترال نیز حضور پررنگی دارد، کنجکاوی خوانندگان را برانگیخته بود و خیلیها میخواستند داستان پشت این گلدان و نهال داخل آن را بدانند. این شد که «مداد» به سراغ رضا آذرپور رفت تا خود او این داستان را برایمان تعریف کند. روایت او را بخوانید
من مجازات می خواهم ! آنها تفنگهای پر از باروت را آوردند آنان دستور این کشتار وحشیانه را صادر کردند آنها اینجا با خلقی مواجه شدند گردآمده به حکم عشق و وظیفه که سرودی میخواندند. دخترک با پرچمش فرو افتاد و پسر، خندان، زخمی، در کنارش مردم وحشتزده، با درد و خشم دیدند آنان را که بر خاک میافتادند و همانجا که کشتگان افتاده بودند مردم پرچمهایشان را در خون زدند تا آن را
ایسنا نوشت: نماد و نشان رسمی کشورمان از زمان حکومت هخامنشیان و در طول سلسله ها و تمدنها و پادشاهان مختلف ایران باستان تا زمان نظام جمهوری اسلامی دستخوش تغییرات بسیاری شد. این نماد زمانی درفش کاویانی، در دوره ای نشان شیر و خورشید و در عصری پرچم سه رنگ سبز و سفید و سرخ با نشان شیر و خورشید و شمشیر و در آخر قرار گرفتن نماد لاالله الاالله و اکبر اکبر در قلب سه رنگ پرچم.
رایگان ثبت نام کنید و اولین نفری باشید که از پست های جدید مطلع می شوید.