دختری هستم چهارده ساله ( از اهالی بم، مادرم همسر دوم پدرم بود و هردو دارای اعتیاد به مواد مخدر بودند پدرم بی کار بود و گاه گاهی مادرم برای کلفتی به خانه های مردم می رفت تا بتواند مخارج مان را تامین کند ، دوران کودکی ام را به سختی پشت سر گذراندم. در خانه ما هیچ مهر وجزییات بیشتر
دری که خدابازکندکسی نمی تواندببنددودری که خداوندببنددکسی نمی تواندبازکند
"خدا گر ز رحمت ببند دری..زحکمت گشاید در دیگری. ایجاد شده توسط کاربر farhadrrrrrr در دسته بندی گوناگون با 202 لایک و با 5 نظر ثبت شده در ویسگون بزرگترین شبکه اجتماعی عکس و فیلم ایرانی"
"قبول دارین که ...خدا گر زحکمت ببند دری زرحمت گشاید در دیگری..."
خدا گر ز حکمت ببندد دَری ز رَحمَت گُشاید درِ دیگری | 13 comments on LinkedIn
من وقتی در رحمت ب رویم گشوده میشود و میخوام وارد شوم
رایگان ثبت نام کنید و اولین نفری باشید که از پست های جدید مطلع می شوید.