خلاصه داستان: فضیلت زنی بیوه و تنهاست که به همراه دو دخترش در محله فقیر نشینی زندگی می کند. فضیلت سال هاست که هم نقش پدر و هم مادر را برای فرزندانش دارد.او که با فقر و سختی روزگار را میگذراند و همیشه با رویاپردازی های بزرگش به دنبال راه نجات از این وضعیت میباشد.فضیلت دوست دارد که ادامه عمرش را در رفاه و ثروت محمد