مرکز اسناد انقلاب اسلامی | ناگفتههای تاریخ انقلاب، اسناد دیده نشده، تصاویر ناب، آخرین اخبار و پژوهش های حوزه تاریخ انقلاب اسلامی
خبرگزاری تسنیم: استاد علامه طباطبایی نقل کردند: چون به نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و خویشاوندی گاهگاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم، یک روز در نجف { درکنار } در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم آیت الله قاضی از آنجا عبور کرد.
آیتالله سید محمد طباطبایی پیشوای پرآوازه انقلاب مشروطیت، از خاندانی نامدار برآمده بود، خاندانی که چهرههای علمی فراوانی را به جامعه روحانیت تقدیم داشت.
مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی درباره سرودن این شعر چنین گفته اند: «در ایام تحصیل که در نجف بودم، مدتی ارتباط با ایران به سختی برقرار بود که موجب فقر زمینه مالی و کمبود وسایل اولیه رفاه میشد. علاوه، گرمی هوا در نیمی از سال، برای ما مشکلات بیشتر فراهم میکرد. به همین جهت روزی خدمت آیتالله قاضی رسیدم و قصه دل با او گفتم؛ ایشان نصایحی فرمودند. آنگاه که از خدمت استاد مراجعت کردم، گویی آنچنان سبکبارم که در زندگی هیچگونه ملالی ندارم و مضمون پند ایشان را به صورت شعری درآوردم.»
رایگان ثبت نام کنید و اولین نفری باشید که از پست های جدید مطلع می شوید.