"#از زبان ا/ت بوی عطرش مستم میکرد .... بعد از چند دقیقه از بغلش در اومدم دستاش رو دو طرف صورتم گذاش اشکام رو پاک کرد و بهم گف _دیگ گریه نکن بیب منم ناراحت میشم و خودش رو برام کیوت کرد خنده ام گرف گفتم _ باش متقابلا بهم لبخند زد و گف _ راستی امروز قراره حساب کیو برسی _ امروز ...... عام ....... یه مردع"