سوم آگوست ۲۰۱۴ روز کابوس بود. داعش به روستای ما حمله کرد. پدرم را کشتند. من و مادرم دیوانه شده بودیم. اسیرمان گرفتند. من جلوی خانهمان داشتم با عروسکم بازی میکردم. سر پدرم جلوی پاهایم افتاد.
رایگان ثبت نام کنید و اولین نفری باشید که از پست های جدید مطلع می شوید.