در حقیقت شخصیت مصدق و کاشانی اصلاً بهم نمیخوردند. مدتی این دو بر سر کاری تصادفاً هم آوازه و هم آهنگ شدند. کاشانی یک روحانی بود که تمام عمر را به مبارزه گذرانده بود. طلبهای که در زندگی به قناعت عادت کرده بود. یک روحانی بود که به عنوان یک چهره معروف به ریاست مجلس آن دوره انتخاب شده بود ولی این را فکر میکرد که از این موقعیت چگونه در راه تحقق آرزوهای اسلامی مسلمانان حداکثر استفاده را بنماید و قدمی بردارد.