رکنا: از خواب بیدار میشود، با خیال اینکه هر آنچه دیده کابوس بوده است، به سرعت از جایش برمیخیزد و به طرف تخت نوزادش میرود، میخواهد بیدارش کند، بغلش کند، مثل همه مادرهایی که نوزادشان را در آغوش میکشند، میخواهد مادری کند. اما خبری از دخترش نیست به دور و اطرافش نگاه میکند، این کابوس همیشگی اوست و انگار قرار نیست بیدار شود.