ما مدیون امام و شهدا هستیم و هرکسی در حیطه ی خودش باید دینش را به امام و شهدا و انقلاب ادا نماید .من به عنوان یک جوان ، مجرای انقلاب را برای حرف زدن ، خلق کردن و کار کردن انتخاب کردم . من موظفم حتی در جایی که حرفی از شهدا و مقام معظم رهبری نیست با اشعار و اجرای خودم یادی از شهدا کنم و ذکر رهبرم را زنده نمایم . البته هزینه هم باید داد و من شخصا سر همین موضوع سه چهار هیئت را تعطیل کردم و نرفتم . اشتباه است من در هیئتی بخوانم و در آن هیئت کار برای انقلاب نکنم . خب شعرم را هنری تر می کنم ، زیبایی های شهدا را بیشتر نمایش می دهم و بنده دیدم که اتفاقا از بالا هم دستگیری می کنند.ما باید به همه بگوییم که انقلاب ما ادامه ی همان نهضت کربلا است منتها با یک ارض و محل جدید و با یک یوم و روز جدید و گاها با موضوعات جدید اما انفجار نور انقلاب را باید از عاشورا و در ادامه ی همان نهضت بدانیم.در برهه ای قرار داریم که وظایف ما بسیار سنگین است . اگر پیچ بپیچد ما نپیچیم به انتهای دره سقوط خواهیم کرد . باید همگام با این پیچ و با همراهی یک راه بلد حرکت نماییم . آخر این راه هم شهادت است و شهادت یعنی حیات . پس چرا برای دین و انقلاب حرف نزنیم و حرکت نکنیم . ما از عشقی می گوییم و می نویسیم که منتهی به خدا می شود .