راننده سریع سرعتش را کم کرد و گفت: من دیگه اینجا رو حفظ شدهم! خیرندیدهها این جا دوربین گذاشتن! جریمهمون میکنن...! نگاه کردم به رابطهی خودم و خدا! پیش خودم گفتم همهی زندگی رو بیملاحظهی این که منو میبینه ویراژ دادم! حتی بعضی وقتا زدم جاده خاکی! کی و کجا بیاد این جریمهها را صاف کنم باهاش، خودش میدونه و خودش باید رحم کنه... « اَلَم یَعلَم بِاَن الله یَری » « آیا او (انسان) نمی داند که خداوند همه اعمالش را می بیند؟ »
عکس نوشته و قطعات صوتی کتاب «طعم شیرین خدا»
خدا از راه می رسد ...
عکاس خونه/ ارسالی از S4461403 من به خدا واگذار کردم برادرم را که دلمو شکسته خدا دلشو بشکنه. "مخاطبان گرامي آخرين خبر؛ براي ارسال تصاوير؛ لطفا در صفحه عکاسخونه؛ آيکون دوربين در بالاي صفحه را انتخاب نموده و تصوير خود را ارسال فرماييد."
رایگان ثبت نام کنید و اولین نفری باشید که از پست های جدید مطلع می شوید.