اودین ، خدای یک چشم ، بر تخت خود در والهالا نشسته و با دست به گرگهای خود گِری[1] و فرِکی[2] غذا می دهد. سپرها و زرهها تالار جنگجویان را پر کرده است. گرگهای دیگری نیز در تالار پرسه میزنند. تنها دلاورترین رزمندگان به این جشن دعوت شدهاند. اودین از […]